السلام عليك يا ابا عبدالله

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

دلم سخت تنگ مشهد است

25 آذر 1394 توسط الناز دولتی محرمانی

                                                             بسم الله الرحمن الرحیم

اسلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع).

یا آقا امام رضا (ع) توی نوحه ها توی صحبت دور ووری هام این کلمه رو میشنوم که یا :امام رضا (ع)قسمتمون شه بریم کربلا.پس کی کربلا نصیب ما هم میشه؟

اما من ،آقای مهربانم زاِئرات میان پنجره فولادتونو  می گیرن از خدای شما  و از شما  کربلا میخوان ،ولی بعضیا هنوزم در آرزوی مشهدتنونن.حالا آقا شما بگید من که زیارت شما رو میخوام باید کجا برم؟پنجره فولاد از کجا بیارم ،محکم دستامو بهش قفل کنم،اشک بریزم و با ناله بگم مشهد الرضا میخوام؟؟؟؟؟

امام من امسالم مثل همه سال ها بغیه اومدن پیشتون اما بازم من از کاروان زائرات جا موندم ، یعنی راستش اسممو خط زدید.

امام من بازم امسال نامه ای که نوشته بودم اومد اما خودم هنوز در انتظارم.18 ساله شدم ندیدمتون،نکنه 19 بیاد باز چشمام به دیدارتون روشن نشده باشه؟مدیرمون از همه پرسید کیا مشهد نرفتن؟ همه رفته بودن.همه جز من ، اما دست من بالا  نرفت که من نرفتم.میون اون همه آدم فقط من توفیق نداشتم،امام عزیز خجالت میکشم بگم تا به حال نیومدم پیشتون.

به قول اون مداح که میگفت:       خوش باشی آقا با زائرات                    بین الحرمین قهر…………….

اما من چطور بگم مشهد الرضا قهرم باهات؟

امام رئوف درد هایی درون قلب دارم که شفایش بدستان شماست.دلم شکسته است ،شیشه  خورده هایش درون پایم فرو رفته،تاب قدم برداشتن به سویت را ندارم،آقا شما خودتان  توانی عنایت کنید.

خدایا،رحیما تو مرا به سوی خودت به همان راه که تو میخواهی و صلاح میدانی ببر که من ناتوان از قدم برداشتن.

اسلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

 نظر دهید »

متن ادبی

20 آبان 1394 توسط الناز دولتی محرمانی


سلام ای خدای حسین(ع)

 خدایا تو را حمد و سپاس می گویم که بنده برگزیده ات امام حسین (ع) را خلق کردی و من را با تمام بی لیاقتی ام، محب ایشان قرار دادی.

این روز ها ، گاهی قلبم می خواهد از تپیدن بایستد .لحظه ای نفس نکشد.

سنگینی قلبم را درون قفسه سینه ام احساس می کنم.دردش را با تمام وجود در آغوش کشیده ،  توان گریه ندارم.اشک هایم التماس باریدن دارند  اما توانش را ندارم.

خدایا ،ای الله ، یگانه هر گاه راز دلم را برای دیگران به بهانه درد دل فاش کردم آن چنان چوبش را خوردم که صدای شکستن شیشه دلم را شنیدم ، اما روزی دوستم گفت:با امام زمان(عج)درد دل کن، او به هیچ کس نمی گوید.

راست می گفت. با امام زمان(عج) تو درد دل کردم ، راز نهانی را گفتم که با احدی نگفته بودم اما هنوز که هنوز است فاش نشده حتی به رویم هم نیاورده اند که چه راز هایی گفته ام.

یا نور القلوب، بعضی از  راز هایی که با تو گفته ام حتی با امام زما (عج) و امام حسین (ع) نیز نگفته ام.

شکر که محرم اسراری و امید بخش قلب ها.

اسلام علیک یا ابا عبد الله

امام عزیزم شما واسطه شوید بین من و الله که عنایتی لطفی نگاهی به جانبم اندازد.

 

دلم که در فشار روزگار تاب و توان ز کف می دهد

تو ای صاحب دل ها نوازشش کن

دلم که ز سختی زمانه دستور می دهد نفس نکش

تو ای صاحب دل ها نوری ، امیدی عنایتش کن

دلم که نای از کف نیش می دهد

تو ای صاحب دل ها نیش را نوای عشقت ده.

                                                         یا نور القلوب فی الظلمات

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

السلام عليك يا ابا عبدالله

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دل نوشته
  • دل نوشته

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس